در
حاشیه
مبارزات و
اعتصاب اخیر
کارگران اتوبوسرانی
محمد صفوی
–
ونکوور
یک قرن مبارزهی
کارگری برای
تشکل، توسعه
دموکراتیک،
آزادی و عدالت
اجتماعی
نزدیک
به صد سال از
آغاز مبارزهی
متشکل و سازمانیافتهی
طبقهی کارگر
ایران برای
ایجاد تشکل،
برای بهبود شرایط
زندگی و کار و برای
دموکراتیزهکردن
نهاد کار در
ایران میگذرد.
پیوسته دو
مانع جدی
داخلی، یکی نهاد
استبدادی
سلطنت و دیگری
دستگاه
استبدادی
مذهبی که به
طور طبیعی در
خدمت طبقات فرادست و
صاحب سرمایه
بودهاند،
همانطور که
مطبوعات آزاد
ایرانی را ویران
کردند و صاحبان
مطبوعات و
نویسندگان و
روشنفکران آزادهی
ما را به مسلخ
مرگ و نیستی
کشاندند
– تشکلیابی
طبقهی کارگر
ایران را با
سرکوب و زندان
و اعدام و تبعید
به تأخیر انداختهاند.
از این رو است
که طبقهی
کارگر ایران
علیرغم
جانفشانیها
و پیگیری در کار
سازماندهی
خود تاکنون
نتوانسته است
که تشکلهای
ماندگار و
مستقل خود را سازماندهی
نماید.
در
تیرماه 1286
خورشیدی
هنگامی که دو دشمن
قسمخوردهی
آزادی و مردم
ایران یکی
محمدعلیشاه
و دیگری شیخ
فضلالله نوری به کمک
نیروهای قزاق
روس روزنامههای
مترقی «حبلالمتین»
نشریهای که
علیه استبداد
شاهی و
استبداد
مذهبی مقاله
مینوشت و
«صوراسرافیل»
که در حمایت
بیدریغ از حق و حقوق
زحمتکشان
ایران مینوشت
و تمایلات
سوسیالیستی و
مواضع سکولار
داشت را توقیف
ساخت،
کارگران
چاپخانههای
تهران که در
اتحادیه
کارگران
چاپخانهها
اولین تشکل
کارگری در
ایران را
سازماندهی
کرده بود در
دفاع از آزادی
و در دفاع از
مطبوعات و
روشنفکران
مترقی ایران و
در حرکتی که
کاملا جنبهی
سیاسی داشت
اعتصاب 4 روزهای را اعلام
کردند. این
حرکت اعتراضی
علیه رژیم شاه
و دستگاه
روحانیت،
اولین اعتصاب کارگری
در تاریخ
ایران است که
توسط یک
اتحادیهی
کاملا متشکل و
سازمانیافته
هدایت میشود.
این اتحادیه
طی دو سال
فعالیت خود -
قبل از این که
توسط دستگاه
سلطنت سرکوب
شود – نقش
بسیار تاریخی
و ارزندهای
در بهبود
شرایط کار و
شرایط سیاسی و
بسط آزادی
و دموکراسی در
ایران ایفاء
نمود.
طی
یک قرن گذشته
جنبش کارگری ایران
دارای فراز و
نشیبهای
فراوانی بوده
است. دورههای
متفاوتی از
اعتلاء و نزول جنبش
کارگری را
سپری کردهایم.
طی انقلاب
مردمی 1357 یکی از
موانع تاریخی
و جدی یعنی نهاد
استبدادی سلطنت
از پیش پای
مردم ایران و
کارگران
برداشته شد.
با این که کارگران
ایران با
اعتصابات خود
نقش مهمی در پیروزی
انقلاب به
عهده داشتند،
اما فرزندان
راستین شیخ
فضلاله نوری
و استبداد
مذهبی با سوار
شدن بر موج انقلاب
مردم ایران
دوباره بساط
سرکوب مردم و
طبقهی کارگر
ایران را به
شکلی فجیعتر
بازسازی نمودند.
از جمله تشکلهای
کارگری نظیر
شوراهای
کارگری و
سندیکا را نابود
ساختند و فعالین
کارگری را به
زندان و اعدام
محکوم ساختند.
استبداد
مذهبی خود
عامل سرکوب و یا
به عنوان
ابزاری در دست
اقشار و طبقات
فرادست در
خدمت سرکوب
مردم ایران و
طبقه کارگر
ایران قرار
گرفت.
پس
از 27 سال رژیمی
که تصور میکرد
که با سرکوب و
اعدام میتواند
جنبش
آزادیخواهی و
جنبش کارگری
ایران را برای
همیشه سرکوب
کند هم اکنون
در محاصره
انبوه
مطالبات برحق
جنبش زنان،
جنبش دانشجویی،
جنبش کارگری و
جنبش
روشنفکری قرار
گرفته است.
رژیمی که تصور
میکرد با
شوراهای
اسلامی کارش،
با عوامل باند خانهی
کارگرش، با
شبکهی وسیع
سرکوبش و با
لباس شخصیهای
چماقدارش میتواند
جنبش کارگری و
حرکت مستقل
کارگران را
تسلیم نماید اینک
در مقابل حرکت
سازمانیافته
و متشکل
و مطالبات
برحق کارگران
اتوبوسرانی شرکت
واحد قرار
گرفته است.
از
سال 1383،
هنگامیکه
کارگران
اتوبوسرانی
شرکت واحد با
شیوههای
پیچیده و خلاق
و با تجربهای
صدساله
سندیکای
کارگری خود را
سازماندهی نمودند
با شیوههای متمدنانه
و دموکراتیک و
صلحآمیز
مطالبات برحق
خود را مبنی
بر رسمیتشناختن
سندیکای اتوبوسرانی
شرکت واحد و
دیگر مطالبات
صنفی خود را
از جمله میزان
سطح دستمزد،
اجرای طرح
طبقهبندی
مشاغل، مسئله
مسکن و خدمات
بیمهای و
درمانی و
مطالبات
ایمنی و بهداشتی
خود را با
مسئولین شرکت
واحد در میان گذاشتهاند.
تا به امروز
رژیم به عناوین
مختلف نه تنها
توجهی به حق و
حقوق قانونی
کارگران شرکت
واحد نکرده
است بلکه توطئههای
فراوانی را
علیه درهمکوبیدن
کارگران شرکت
واحد انجام
داده است.
بگونهای
که در یکم
دیماه 1384 اعضای
هیئت مدیره
سندیکای
اتوبوسرانی
شرکت واحد به دستور دادستانی
انقلاب قاضی
مرتضوی
دستگیر و به
بازداشتگاه
موقت اوین
منتقل شدند. کارگران
متشکل شرکت
واحد در مقابل
این حرکت ضدکارگری
در روز یکشنبه
4 دیماه 1384 در اعتراض به
دستگیری
همکاران خود
از جمله منصور
اصانلو رئیس
هیئت مدیره
اقدام به اعتصاب
کردند و
کارگران اعتصابی
خواهان آزادی
همکاران خود
شدند. عمل متحدانه
و همبسته
کارگران
اتوبوسرانی
شرکت واحد به
همراه حمایت
بینظیر مردم
تهران و دیگر کارگران
از جمله
کارگران
ایران خودرو،
کارگران
بیکار، کانون
نویسندگان
ایران، جنبش دانشجویی
و حمایت تشکلهای
کارگری بینالمللی
از جمله کنگره
کار کانادا که
از مطالبات
برحق عادلانه
کارگران
اتوبوسرانی شرکت
واحد به دفاع
برخواستند رژیم
جمهوری
اسلامی ایران
و دستگاه
سرکوبش را به
عقبنشینی
مجبور ساخت و
اعضای
دستگیرشده
هیئت مدیره
سندیکای
اتوبوسرانی
شرکت واحد
به جز رئیس
هیئت مدیره
سندیکای شرکت واحد
منصور اصانلو
را از زندان
آزاد نماید و یک
پیروزی
تاریخی را
نصیب کارگران
ایرانی نماید.
رژیم
جمهوری
اسلامی،
عوامل خانه کارگر
وابسته به
رژیم و
شوراهای
وابستهی
اسلامی کار،
در مقابل این
خیزش عظیم کارگران
شرکت واحد
خاموش
نخواهند
ماند. آنان با
پروندهسازیهای
جعلی و دروغین علیه
فعالین
سندیکا و
کارگران شرکت
واحد به هر
عمل
سرکوبگرانهای
دست خواهند زد. کارگران
اتوبوسرانی
شرکت واحد
هوشیارانه اعلام
کردهاند: «تا
آخرین قطرهی
خونمان خواهیم
ایستاد. باید
همهی
دستگیرشدگان
آزاد شوند.
اگر آزاد
نشوند دست به
اقدامات گسترده
خواهیم زد.
زور ما قدرت
کار ما است.
ما سلاح و
اسلحهی
دیگری نداریم
و قدرت
کارمان را به
کار خواهیم
گرفت و بر روی
خواستههایمان
پافشاری
خواهیم کرد. خانوادههای
ما نیز اعلام
آمادگی کردهاند
که اگر عزیزانمان
آزاد نشوند،
در اعتراض ما شرکت
کنند.»
مبارزهی
فعلی کارگران
اتوبوسرانی
شرکت واحد
تهران برای داشتن
تشکل مستقل
خود در ادامهی
صدسال مبارزهی
دموکراتیک
کارگران
چاپخانههای ایران در
تیرماه 1286 است.
صد سال مبارزهی
کارگری، جنبش
کارگری ما را
آزمودهتر و با تجربهتر
و پرتوانتر
کرده است. در
مقابل،
دشمنان مردم و
کارگران
شکنندهتر و به لحاظ
اخلاقی سالهاست
که شکست خوردهاند.
برای
پایان دادن به
سرکوب، برای بسط
دموکراسی
تودهای و
مردمی و برای
استقرار
آزادی و عدالت
اجتماعی در هر
جا که هستیم
وظیفه داریم
که به حمایت
از کارگران اتوبوسرانی
شرکت واحد بپا
خیزیم و از مطالبات
برحق قانونی و
عادلانه آنان
و از حق تشکلیابی
مستقلانه
تمامی
کارگران ایرانی
حمایت و
پشتیبانی
کنیم.
29 دسامبر2005